بررسی براندازی گفتمان اﻳﺪئولوژﻳﻚ در بازآفرﻳﻨﻲ از ﺷﻜﺴﭙﻴﺮ: نماﻳﺸﻨﺎمهﻫﺎی ﻟﻴﺮ و روزنکرانتز و ﮔﻴﻠﺪنسترن مردهﺍند

نویسندگان بیشماری به زندگی و آثار ویلیام شکسپیر و تأثیر آن در ترویج ادبیات انگلیسی پرداختهاند. اما در تئاتر معاصر، در پرتو جنبش دانشجویی سال ????، چهرة شکسپیر به عنوان نمایشنامهنویسی که تحت تأثیر قدرت بوده و بر ایدئولوژی آن صحه میگذاشت، معرفی گشت. بیشتر نمایشنامهنویسان معاصر به بازآفرینی آثار او پرد...

Full description

Saved in:
Bibliographic Details
Main Authors: رامین فرهادی, فاضل اسدی امجد
Format: Article
Language:fas
Published: University of Tehran 2012-03-01
Series:پژوهش ادبیات معاصر جهان
Subjects:
Online Access:https://jor.ut.ac.ir/article_29458_3975d07228ce5bc09408f758040cd7d7.pdf
Tags: Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
Description
Summary:نویسندگان بیشماری به زندگی و آثار ویلیام شکسپیر و تأثیر آن در ترویج ادبیات انگلیسی پرداختهاند. اما در تئاتر معاصر، در پرتو جنبش دانشجویی سال ????، چهرة شکسپیر به عنوان نمایشنامهنویسی که تحت تأثیر قدرت بوده و بر ایدئولوژی آن صحه میگذاشت، معرفی گشت. بیشتر نمایشنامهنویسان معاصر به بازآفرینی آثار او پرداختند تا در برابر گفتمان ایدئولوژیک در آنها به مخالفت برخیزند. ادوارد باند در نمایشنامة لیر (????)، شاه لیر شکسپیر را بازآفرینی کرده، و لیر را از خودکامهای بىتفاوت، به مبارزی بر ضد قدرت خودکامة کوردلیا ترسیم مىکند. تام استاپارد نیز در نمایشنامة روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند (????)، با بازآفرینی هملت، دو چهرة ناچیز در آن را به دو چهرة اصلی بدل مىکند که سعی در رد نظرات اشرافی همچون هملت و کلادیوس دارند، اما در پایان درمىیابند که بازیچة دربار شدهاند. این نمایشنامهنویسان باور دارند که معرفی شکسپیر همچون چهرة ملی با نوعی فاشیسم برابر است. بنابراین، پژوهشگران کوشیدند تا با بررسی این دو نوشتار مهم از دو نمایشنامهنویس مطرح که بیش از همه به شکسپیر پرداختند، و دو شاهکار وی را به نقد کشیدند، به بیان دلایل اسطورهزدایی از شکسپیر، همانند الگویی برای فرهنگسازی معاصر، بپردازند.
ISSN:2588-4131
2588-7092