بازنمایی بیماری و معلولیت در هزارویک شب

شاخه‌ای از مطالعات معلولیت، بیش از آنکه ناظر به وجه زیستی بدن، بیماری و معلولیت باشد، با نحوۀ بازنمایی معلولیت، سیاست‌های مراقبتی و نظارتی بدن، قرائت سمپتوماتیک (درک و تفسیر و ارزیابی) و الگوهای پزشکی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن‌ها سروکار دارد. در گفتمان توانمند‌سالارانه، معلولیت اغلب با کلیشه‌های...

Full description

Saved in:
Bibliographic Details
Main Authors: علیرضا نیکویی, فرزانه آقاپور, سمیه آقاجانی زلتی
Format: Article
Language:Avestan
Published: University of Tabriz 2024-09-01
Series:زبان و ادب فارسی
Subjects:
Online Access:https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_18410_5392f5f22a99118e8b2bbdb21bad7211.pdf
Tags: Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
Description
Summary:شاخه‌ای از مطالعات معلولیت، بیش از آنکه ناظر به وجه زیستی بدن، بیماری و معلولیت باشد، با نحوۀ بازنمایی معلولیت، سیاست‌های مراقبتی و نظارتی بدن، قرائت سمپتوماتیک (درک و تفسیر و ارزیابی) و الگوهای پزشکی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن‌ها سروکار دارد. در گفتمان توانمند‌سالارانه، معلولیت اغلب با کلیشه‌های منفی نشان‌دار می‌شود. بخش عمده‌ای از ضرب‌المثل‌ها، کنایه‌ها، فولکلور و داستان‌ها دربردارندة طرحواره‌ها و استعاره‌های منفی در باب معلولیت هستند. در نظم‌های گفتمانی توانمند‌سالارانه، معلولیت، تحت تأثیر الگوهای اخلاقی و دینی (کیفر، گناه)، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک قرار می‌گیرد و با مفهوم‌هایی چون داغِ ننگ، اقلیت‌سازی، طَرد و آلوده‌انگاری، شرّ و زشتی و گناه همراه می‌شود. در حکایت‌های هزارویک شب، هویت معلولان به‌طور عام با مفهوم‌هایی چون شرارت، ترس، ننگ، ترحم، تحقیر، تمسخر و شوم‌انگاری، لمس تابو و دچاربودن به طلسم و جادو پیوند یافته است. در این اثر پیوسته با بدن‌های نشان‌دار و گروتسک مواجه می‌شویم. در اکثر قصه‌ها، شخصیت‌های مثبت و قهرمانان، از زیبایی و سلامت جسمی برخوردارند و درمقابل، شخصیت‌‌های منفی و ضدقهرمان‌ها و عفریت‌ها و اجنّه با نقص‌های ظاهری توصیف می‌شوند. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان است، گرچه به اقتضای متن و مسئله از نظریه‌های معطوف به بدن، بیماری و معلولیت هم بهره گرفته شده است.
ISSN:2251-7979
2676-6779