اثر نوع ریزنمونه و تنظیم کنندههای رشد بر کالوسزایی و متابولیتهای ثانویه کاسنی (Cichorium intybus L.)
سابقه و هدف: گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) یک گیاه دارویی مهم دارای متابولیتهای با ارزش است. کالوس کاسنی میتواند منبع خوبی برای تولید و استخراج متابولیتهای ثانویهی این گیاه باشد و غلظت تنظیم کنندههای رشد و نوع ریزنمونه از عوامل اصلی اثرگذار در تولید کالوس کاسنی میباشند. هدف این پژوهش، بهین...
Saved in:
Main Authors: | , , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | fas |
Published: |
Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources
2020-08-01
|
Series: | Pizhūhish/hā-yi tulīd-i giyāhī |
Subjects: | |
Online Access: | https://jopp.gau.ac.ir/article_5110_fe917f2ec43035488f7491c707862cc9.pdf |
Tags: |
Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
|
Summary: | سابقه و هدف: گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) یک گیاه دارویی مهم دارای متابولیتهای با ارزش است. کالوس کاسنی میتواند منبع خوبی برای تولید و استخراج متابولیتهای ثانویهی این گیاه باشد و غلظت تنظیم کنندههای رشد و نوع ریزنمونه از عوامل اصلی اثرگذار در تولید کالوس کاسنی میباشند. هدف این پژوهش، بهینهسازی کالوسزایی و تولید متابولیتهای ثانویه در گیاه کاسنی با استفاده از غلظت تنظیم کنندههای رشد و نوع ریزنمونه است.مواد و روشها: اثر غلظت تنظیم کنندههای رشد بنزیل آدنین (BA) (۰، ۵/۰، ۱ و ۲ میلیگرم در لیتر) و نفتالین استیک اسید (NAA) (۰، ۵/۰ و ۱ میلیگرم در لیتر) و نوع ریزنمونه (دمبرگ، ساقه، برگ) بر کالوسزایی و میزان تولید فنل و فلاونوئید کاسنی در آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نخست سطح بذرها سترون گردید و سپس در محیط MS به منظور تهیهی گیاهچهی سترون کشت شدند. از این گیاهچهها، پس از 4 تا 5 هفته، ریزنمونههای برگ، دمبرگ و ساقه در شرایط سترون تهیه شد. ریزنمونهها در محیط کشت بافت گیاهی حاوی غلظتهای مختلفBA و NAA کشت شدند. پس از 4 هفته، کالوسهای بدست آمده از ریزنمونههای استریل برای اندازهگیری صفات درصد کالوسزایی، وزن تر، وزن خشک، درصد ماده خشک، محتوای آب نسبی کالوس، میزان فنل، فلاونوئید، فعالیت آنتیاکسیدانی مورد استفاده قرار گرفتند.یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس، اثر متقابل همه تیمارها اختلاف معنی داری را در سطح یک درصد نشان دادند. مقایسه میانگینهای اثر متقابل تیمارها نشان داد که ریزنمونهی دمبرگ در تیمار ۲ میلیگرم در لیتر BA همراه با ۱ میلیگرم در لیتر NAA بیشترین میزان کالوسزایی را داشت. از طرف دیگر، بیشترین وزن تر کالوس در ریزنمونهی برگ در محیط کشت حاوی ۵/۰ میلیگرم در لیتر BA و ۵/۰ میلیگرم در لیتر NAA بدست آمد. همچنین بیشترین وزن خشک کالوس در ریزنمونهی دمبرگ و ساقه در غلظتهای ۱ و ۲ میلیگرم در لیتر BA و ۵/۰ میلیگرم در لیتر NAA بدست آمد. بیشترین درصد ماده خشک کالوس در ریزنمونهی دمبرگ در غلظت۱ میلیگرم در لیترBA و ۵/۰ میلیگرم در لیتر NAA مشاهده شد. بیشترین میزان فنل و فلاونوئید در ریزنمونهی دمبرگ و غلظت ۵/۰ میلیگرم در لیتر BA به تنهایی مشاهده گردید. کالوس تولید شده از ریزنمونهی ساقه بیشترین خاصیت آنتی اکسیدانی را در محیط کشت حاوی ۱ میلیگرم در لیترBA و ۱ میلیگرم در لیتر NAA، نشان داد. نتیجه گیری کلی: در مجموع، دمبرگ بهترین ریزنمونه برای تولید کالوس در ترکیب با تیمارهای ۲ میلیگرم در لیتر BA و ۱ میلیگرم در لیتر NAA و یا محیط حاوی ۵/۰ میلیگرم در لیتر BA و بدون NAA بود. افزون بر این، تیمارهای فوق، بیشترین میزان فنل و فلاونوئید را تولید نمودند که دارای بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی هم بودند. |
---|---|
ISSN: | 2322-2050 2322-2778 |