تفکیک سهم تغییر اقلیم و فعالیت‌های انسانی بر تغییرات دبی رودخانه با استفاده از رویکرد تحلیل حساسیت هیدرولوژیکی مبتنی بر فرضیه بودیکو مطالعه موردی: شوره‌زار دشت قزوین

مقدمه تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های انسانی ازجمله عوامل تأثیرگذار بر جریان رودخانه هستند. مشخص کردن سهم تغییرات اقلیمی و فعالیت‏‌های انسانی می‌تواند به مدیریت پایدار منابع آبی کمک کند. تغییرات اقلیمی با تغییرات دما و بارش همراه است که منجر به تغییرات توزیع مکانی و زمانی و الگو بارش می‏‌شود. فعالیت‏‌ها...

Full description

Saved in:
Bibliographic Details
Main Authors: سارا حشمتی, بیژن نظری, محمد رضا نیکو
Format: Article
Language:fas
Published: Soil Conservation and Watershed Management Research Institute (SCWMRI)‎ 2024-12-01
Series:Muhandisī va mudirīyyat-i ābkhīz
Subjects:
Online Access:https://jwem.areeo.ac.ir/article_131806_dce14aaa629d874d927450e217de2e84.pdf
Tags: Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
Description
Summary:مقدمه تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های انسانی ازجمله عوامل تأثیرگذار بر جریان رودخانه هستند. مشخص کردن سهم تغییرات اقلیمی و فعالیت‏‌های انسانی می‌تواند به مدیریت پایدار منابع آبی کمک کند. تغییرات اقلیمی با تغییرات دما و بارش همراه است که منجر به تغییرات توزیع مکانی و زمانی و الگو بارش می‏‌شود. فعالیت‏‌های انسانی نیز به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم بر منابع آب تأثیر می‏‌گذارد. استفاده معقول از منابع آب ازجمله رواناب‏‌ها امری ضروری است. هدف از این پژوهش، تعیین سهم تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های‏ انسانی در تغییرات رواناب‏ واقع در شوره‏زار دشت قزوین است.   مواد و روش‌‌ها  دشت قزوین با مساحتی حدود 450000 هکتار در محدوده‏ طول جغرافیایی 49 درجه و 25 دقیقه تا 50 درجه و 35 دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی 35 درجه 25 دقیقه تا 36 درجه و 25 دقیقه شمالی، قرار دارد. در این پژوهش ارزیابی روند در مقادیر سالانه بارش، رواناب، دمای هوا و تبخیر و تعرق پتانسیل در دوره زمانی 98-1369 به‌وسیله آزمون من- کندال (Mann-kendall) انجام شد. در ادامه، به‏‌منظور تعیین نقطه تغییر مقدار رواناب از آزمون پتیت و روش منحنی تجمعی دوگانه بارش-رواناب استفاده شد. درنهایت، با استفاده از روش تحلیل حساسیت هیدرولوژیک مبتنی بر فرضیه بودیکو- ژانگ سهم اثرات فعالیت‌های انسانی و تغییراقلیم بر تغییرات رواناب مشخص شد.   نتایج و بحث نتایج تحلیل آزمون من-کندال نشان داد که رواناب در سطح معنی‌داری 0.01 روند کاهشی دارد؛ درحالی‌که دمای متوسط سالانه و تبخیر و تعرق پتانسیل در سطح معنی‌داری 0.01 روند افزایشی را نشان می‌دهد. با وجود کاهش بارش متوسط سالانه در سطح حوضه، روند آماری معنی‌دار بارش مشاهده نشد. همچنین، نتایج براساس آزمون پتیت و  منحنی تجمعی دوگانه بارش-رواناب نشان داد که نقطه تغییر در سری رواناب سالانه، سال 1375 است. درنهایت، با استفاده از روش تحلیل حساسیت هیدرولوژیک مبتنی بر فرضیه بودیکو- ژانگ مشخص شد که  درصد تأثیر تغییر اقلیم و فعالیت‏‌های انسانی به‏ترتیب برابر 0.21- میلی‌متر معادل 61.2- درصد و 0.08 میلی‌متر معادل 61.2 درصد است.   نتیجه‌‌گیری ارزیابی روند در منطقه مورد مطالعه نشان داد که مقادیر رواناب روند کاهشی و دمای متوسط سالانه و تبخیر تعرق پتانسیل روند افزایشی دارند. با بررسی مقادیر آبدهی در سطح شوره‌زار سال 1375، به‌عنوان نقطه تغییر سری زمانی آبدهی متوسط سالانه به‌دست آمد. بر اساس نتایج به‌دست آمده با استفاده از روش بودیکو-ژانگ، اثر تغییر اقلیم بر تغییرات رواناب به‌صورت کاهنده است. همچنین فعالیت‌های انسانی موجب افزایش آبدهی در سطح شوره‌زار شده است.
ISSN:2251-9300
2322-536X